دردودل

حرف هايي ناگفته از عمق وجود

وقتي درتاريكي شب فرومي روي تالحظات تنهايي خودراباسايه ات تقسيم كني،وقتي دردهايت

رادراوج سكوت فريادمي زني،وقتي دردداري اماجرئت گفتنش رانداري،وقتي درتنهايي

خودفرومي روي تالحظه اي به لحظات زندگي ات فكركني،وقتي چشم هايت رامي بندي

تاشاهد عشقي پراز نفرت نباشي،به نداي قلبت گوش فرابده شايد هنوز جاي اميدي باشد.

+نوشته شده در چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:,ساعت20:0توسط عاشق | |

 

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت20:25توسط عاشق | |